جدول جو
جدول جو

معنی به وختی - جستجوی لغت در جدول جو

به وختی
بی گاه، بی وقت و موقع، ترس از جن زدگی و وحشتی که از باور
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بَ)
منصور بن یونس بن صلاح الدین بن حسن بن احمد بن علی بن ادریس بهوتی حنبلی. از شیوخ حنابله و مردی عالم و عاقل و متبحر در علوم دینی بود و بیشتر اوقات خود را صرف نوشتن مسائل فقهی میکرد و شبهای جمعه مجمعی جهت بحث و گفتگو در منزل خود ترتیب داده بود. او راست: 1- الروض المربع. 2- کشاف القناع عن الاقناع. وی در سال 1051 هجری قمری به مصر درگذشت. (معجم المطبوعات). رجوع به اعلام زرکلی ج 1 ص 159 شود
لغت نامه دهخدا
(بِهْ اَ تَ)
نیک اختر. نیک بخت. سعادتمند. خوش بخت:
به اختر کس آنرا که دخترش نیست
چو دختر بود روشن اخترش نیست.
فردوسی، زینت. آرایش. (فرهنگ فارسی معین) ، درخشندگی کفک شیر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، روشنی. درخشندگی. رونق. (فرهنگ فارسی معین). روشنی. (نصاب الصبیان) ، عظمت. کمال، فر. شکوه. فره. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به بها شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از به اختر
تصویر به اختر
نیک اختر نیکبخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بد بختی
تصویر بد بختی
بد اقبالی نگون بختی شور بختی ادبار مقابل خوشبختی سعادت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از به سختی
تصویر به سختی
شدیدا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از به سختی
تصویر به سختی
بالكاد
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از به سختی
تصویر به سختی
Barely, Hardly, Scarcely, Toughly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از به سختی
تصویر به سختی
à peine, durement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
یک زمان، یک وقت
فرهنگ گویش مازندرانی
بدهنگام، ناگهان
فرهنگ گویش مازندرانی
گاو یا گوسفند یک ساله
فرهنگ گویش مازندرانی
بی وختی
فرهنگ گویش مازندرانی
جن زده، جن
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از به سختی
تصویر به سختی
dengan susah payah, hampir tidak, dengan keras
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از به سختی
تصویر به سختی
apenas, escasamente, duramente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از به سختی
تصویر به سختی
едва , едва ли , жестко
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از به سختی
تصویر به سختی
kaum, zäh
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از به سختی
تصویر به سختی
ледь , жорстко
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از به سختی
تصویر به سختی
ledwo, ledwie, twardo
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از به سختی
تصویر به سختی
勉强地 , 几乎不 , 强硬地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از به سختی
تصویر به سختی
dificilmente, mal, escassamente, duramente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از به سختی
تصویر به سختی
a malapena, duramente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از به سختی
تصویر به سختی
nauwelijks, hard
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از به سختی
تصویر به سختی
मुश्किल से , कठिनाई से
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از به سختی
تصویر به سختی
بمشکل , سختی سے
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از به سختی
تصویر به سختی
কঠিনভাবে , কষ্টে , কঠোরভাবে
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از به سختی
تصویر به سختی
kwa shida, kwa ugumu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از به سختی
تصویر به سختی
zar zor, neredeyse hiç, sert bir şekilde
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از به سختی
تصویر به سختی
간신히 , 거의 , 가까스로 , 강하게
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از به سختی
تصویر به سختی
わずかに , ほとんど , かろうじて , 厳しく
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از به سختی
تصویر به سختی
แทบจะ , แทบ , อย่างยากลำบาก , อย่างแข็ง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از به سختی
تصویر به سختی
בקושי , בקפדנות
دیکشنری فارسی به عبری